آیا کسی هست که تا به حال به خاطر عدم دنبال کردن اهداف (آنطور که باید و شاید) یا دور افتادن از مسیر هدف انگیزه خود را از دست نداده باشد؟ احتمالا این اتفاق به خاطر یک سری دلایل منطقی و واقعی رخ میدهد، اما یکی از دلایلی که شاید گاهی از نظرها پنهان بماند، تعدد انتخابهایی است که با آن رو به رو هستیم. شاید این نکته اندکی برایتان تعجب برانگیز باشد، چرا که در یک نگاه کلی به نظر میرسد داشتن گزینههای فراوان به ما اجازه میدهد که بهترین انتخاب را داشته باشیم.
این در حالی است که تحقیقات انجام شده ثابت کرده داشتن گزینههای فراوان موجب دلسردی، نا امیدی و در نهایت شکست میشود. در نتیجه میتوان گفت داشتن انتخابهای محدودتر مساوی است با نتیاج بهتر.
چیزی که ما از آن به عنوان “عدم وجود نیروی اراده” یاد میکنیم، در واقع شاید وجود تعداد بیشماری گزینه برای انتخاب باشد.
شاید درباره آن آزمایش معروف که در مورد روانشناسی مصرف کننده انجام شده، چیزهایی شنیده باشید. آزمایشی که از آن با نام “وقتی حق انتخاب دلسرد کننده است” یاد میشود. این آزمایش نشان داد وقتی تنوع زیادی (۲۴ تا ۳۰) در طعمهای مربایی که به بازار عرضه میشود وجود داشته باشد، فروش افت میکند و هنگامی که تنوع طعمها به ۶ محدود شود، فروش بالاتر میرود.
همه چیز درباره “بهبود فردی” را در این مقاله بخوانید!
این حقیقت مخالف این فرضیهای است که در حال حاضر در جامعه مدرن ما مورد پذیرش قرار گرفته است. این روزها بسیاری از ما از داشتن بیشمار حق انتخاب به عنوان کلیدی برای رسیدن به موفقیت و رضایتمندی یاد میکنیم. اما باید بدانیم که این یک فرضیه نادرست است. همانطور که ما به غذا احتیاج داریم، به اطلاعات نیز نیازمندیم، اما فراموش نکنید که غذای زیاد منجر به چاقی میشود. زمان آن رسیده است که از جذب اطلاعات چاق کننده خودداری کنیم. باید از ضیافتهای بیرحمانه اطلاعات آنلاین پرهیز کنیم.
ما گزینههای بیشتری طلب میکنیم چرا که کسب اطلاعات جدید اعتیاد آور است. این هورمون دوپامین است که باعث میشود بیشتر بخواهید، میل داشته باشید و به دنبال چیزی بروید و آن را بدست آورید. هورمون دوپامین کنجکاوی شما را در مورد ایدههای مختلف بر میانگیزد و به اشتیاق شما برای کسب اطلاعات بیشتر سوخت رسانی میکند.
داشتن گزینههای مختلفی برای انتخاب کردن چیز خوبی است. داشتن چند انتخاب محدود نیز خیلی بهتر از نداشتن حتی یک انتخاب است. اما باید بدانیم که داشتن انتخابهای متعدد میتواند توانایی ما را در رسیدن به موفقیت از بین ببرد. محققان این حالت را “لبریز شدن از انتخاب” مینامند. بنا بر این محدود کردن گزینهها میتواند فواید زیادی برای ما داشته باشد.
در این قسمت به معرفی چهار راه مختلف برای رسیدن به نتیاج بهتر میپردازیم که با محدود کردن انتخابها میسر میشود.
همین حالا بخوایند: موفقیت در سطح میلیونرها با ۱۰ عادت روزانه
۱. انتخابهای محدودتر رضایتمندی بیشتری در پی دارد
تنوع مزه زندگی است، اما این نکته تنها تا حدی صحت دارد. تنوع بیش از اندازه میتواند طعم زندگی را خراب کند. تصمیم گیری بر مبنای ارزشهای فردی به ما کمک میکند تا بفهمیم این تنوع تا کجا به بهتر شدن طعم زندگی ما کمک میکند و از کجا به بعد موجب خراب شدن طعم آن میشود. وقتی محدود کردن انتخابها بر مبنای چیزهایی باشد که بیشتر از هر چیز دیگری در زندگی ما اهمیت دارد، انگاه گزینههای موجود رضایت فردی ما را به دنبال خواهد داشت. به این ترتیب گزینههای ما بر مبنای ارزشها شکل میگیرد نه مانند رستورانی که به ازای پرداخت مبلغ مشخصی از هر نوع خوراکی که بخواهید میتوانید بخورید!
۲. انتخابهای محدودتر انرژی ایجاد میکند
انتخابهای گسترده میتواند عواقب دلسرد کنندهای داشته باشد. وقتی گزینهها محدودتر شود، ما برای پرداختن به گزینههای موجود انرژی بیشتری خواهیم داشت. این مسئله در مورد هر چیزی صادق است، چه در مورد خرید کردن باشد و یا در مورد سرمایهگذاری یا تعیین هدف. انتخابهای نامحدود بیشتر ما را از حرکت باز میدارد تا اینکه به ما انگیزه دهد.
در یک تحقیق دیگر به تعدادی از دانشجویان یک کلاس موضوعاتی داده شد تا از میان آنها یک موضوع را انتخاب کنند و درباره آن مقالهای بنویسند. برخی از دانشجویان لیستی را دریافت کردند که در آن ۳۰ موضوع مختلف پیشنهاد شده بود و دسته دیگر لیستی که تنها ۶ موضوع در آن وجود داشت. در نهایت گروهی که تنها ۶ پیشنهاد داشتند هم مقاله بهتر و کاملتری نوشتند و هم آن را زودتر آماده کردند. این یعنی آنها هم انرژی بیشتری برای شروع کار داشتند و هم انرژی بیشتری برای تولید دانش.
چهار الگوی اصلی برای داشتن برنامه مالی موفق را در این مقاله ببینید!
۳. انتخابهای محدودتر شک و دو دلی را کاهش میهد
داشتن گزینههای نامحدود میتواند منجر به این شود که ما انتخابهای خود را زیر سوال ببریم. در محیطی که مملو از انتخاب است، ناگهان ممکن است خود را میان انتخابهای باقی مانده سرگردان ببینیم.
در آزمایش دیگری به تعدادی دانش آموز گزینههایی از طعمهای مختلف شکلات داده شد. به دستهای ۶ طعم و به دسته دیگر ۳۰ طعم شکلات پیشنهاد شد. هر دو گروه از داشتن انتخابهای متنوع خوشحال بودند. اما در پایان آزمایش معلوم شد گروهی که ۳۰ گزینه مختلف در لیست خود داشت بیشتر از گروه دیگر در مورد تصمیم خود احساس پشیمانی میکرد.
۵ راز اثربخشی از پرمشغلهترین افراد جهان را در این مقاله بخوانید!
۴. انتخابهای محدودتر یادگیری را عمیقتر میکند
در دنیای امروز حجم اطلاعات موجود در دنیا بیپایان است. اگر چیزهای بسیار زیادی برای یادگیری وجود داشته باشد، به این معنا است که ما هیچ چیزی را به نحو احسن یاد نخواهیم گرفت. تصمیمگیری در مورد اینکه میخواهیم در چه موضوع یا زمینهای خبره شویم، و سپس دنبال کردن آن موضوع و تمام و کمال آموختن آن بسیار نتیجه بخشتر از آن است که به صورت سرسری در میان موضوعات بیشماری سرگردان شویم و از یک زمینه به زمینه دیگری برویم. نمیشود از یادگیری سریع عمیق آموختن را انتظار داشتئ
چیزی که برای خبره شدن در موضوع و حرفهای مورد نیاز است، اطلاعات بیشتر نیست بلکه عمیقتر درک کردن آن است و یا محتوای بیشتر نیست بلکه مفهوم محتوا است.
دخل و خرج: چطور هوای جیبمان را داشته باشیم؟
تصمیم نهایی
تصمیم گیری در مورد اینکه میخواهیم چه چیزی بیاموزیم در کنار نادیده گرفتن چیزهای دیگر ما را به درک عمیقتر و شفافیت میرساند.
فرهنگی که که دائما در جستجوی چیز جدید بعدی است میتواند نارضایتی سختی را در پی داشته باشد. وجود گزینههای متنوع ذاتا چیز بدی نیست. این پیچیده شدن انتخاب است که موجب میشود ما از شروع کار فرار کنیم. سادهتر کردن انتخابها میتواند به ما کمک کند تا پیچیدگیهایی که روی نتیجه اثر منفی میگذارد را کمتر کنیم. معادله جالبی به نظز میرسد که با کم کردن به نتیجه بزرگتری دست خواهیم یافت. مانند هر هنر دیگری، این کار نیز با تمرین و تکرار سادهتر خواهد شد.
با خواندن این مقاله “هوش مالی” بهتری داشته باشید!
بدون دیدگاه