همه ما دوست داریم در سریعترین زمان ممکن به اهدافمان دست یابیم. گاهی دانسته یا ندانسته به اهداف خود میرسیم و گاهی در رسیدن به آنها ناکام میمانیم. دلایل شکست خوردن در اهداف زیاد است و به شرایط فردی، شرایط محیطی و البته خود هدف افراد بستگی دارد. مشکل اینجاست که با نادیده گرفتن دلایل شکست خورد در اهداف، بار دیگر هدفهای جدیدی در نظر میگیریم و بار دیگر شکست میخوریم. بدون آنکه متوجه شویم که چرا در حال شکست خوردن هستیم، در یک حلقه معیوب دچار میشویم و زمان زیادی را صرف اهدافی میکنیم که شاید بنا به دلایلی درست نباشند.
در ادامه مقاله به بررسی ۶ دلیل شکست در هدف ها صحبت میکنیم تا شاید با دقت به این موارد، این بار بتوانیم خیلی سریع و آسانتر به اهداف خود برسیم. و البته هدف های مناسبتری برای خود در نظر بگیریم.
دلیل اول: تناقض بین هدف ها و ارزش ها
یکی از دلایل مهمی که یا به هدف خود نمیرسید و یا از هدف خود دست میکشید، این است که هدف هایی که تعیین کردهاید با ارزشهایتان در تضاد است. آن چیزی که واقعا در زندگی میخواهید و آن اصول و استدانداردهایی که در زندگی برای خود در نظر گرفتهاید، با هدف های شما مغایرت دارد. برای مثال اگر صداقت را جزئی از ارزشهای خود قرار دادهاید، هدف شما نباید در مسیری باشد که این ارزش را زیر پا بگذارد. اگر خانواده دوستی و روابط اجتماعی سالم جز ارزشها و علایق شماست، پس نباید اهداف شما در مسیر انزوا، تنهایی و یا روابط ناسالم باشد. اینگونه هدفها که با ارزشهایتان در تضاد است، در نهایت یا به شکست منجر میشود و یا حتی در صورت رسیدن به آنها، احساس رضایت و لذت در شما ایجاد نمیکند.
دلیل دوم: هدفگذاری سطحی و بدون شفافیت
یکی دیگر از دلایل شکست در اهداف هدفگذاری غیر شفاف است. خیلی از افراد به درستی نمیدانند چه چیزی میخواهند. آنها یا هدف ندارند و یا هدف های خود را طوری تعیین میکنند که دقیقا معلوم نیست چه چیزی میخواهند. برای مثال اگر هدف فردی داشتن خودرو با ظاهر لاکچری، سرعت بالا، امکانات پیشرفته و رنگ قرمز باشد، آن را صرفا «داشتن خودرو جذاب» به عنوان هدف تعیین میکند. اینگونه هدفگذاری نمیتواند هیچ احساس لذت و انگیزهای در شما ایجاد کند. شفاف نبودن هدف، باعث گمراهی شما در مسیر و یا اجتناب از انجام اقدامات لازم در راستای رسیدن به هدف میشود.
مقاله پیشنهادی: ۷ گام موثر برای بهبود زندگی
دلیل سوم: هدفگذاری خارج از حیطهی کنترل شخصی
در ادامه مقاله دلایل شکست در اهداف به نوعی از هدفگذاری میرسیم که کنترل کردن آن از دسترس ما خارج است. گاها برای خود اهدافی تعیین میکنیم که به عوامل محیطی و یا رفتار دیگران و یا اتفاقی در زندگی ما بستگی دارد. اینها عواملی است که تحت کنترل ما نیستند و در نتیجه هر تغییری در آنها، میتواند سبب شود که ما به هدف خود نرسیم. از طرفی میتواند باعث شود مسیری که برای هدف خود در نظر گرفتیم با هر اتفاق غیر قابل پیشبینی، دچار تنش و دگرگونی شود. برای مثال فرض کنید فردی هدف بگذارد که اگر قیمت دلار افزایش یافت، فلان کسب و کار را راه اندازی کند. چنین هدفی از آنجا که وابسته به عاملی خارج از حیطهی کنترل شخصی است، هدف اصولی و دقیقی نیست و احتمال شکست در آن زیاد است.
دلیل چهارم: کمال گرایی
میل به کامل بودن و کمالگرایی در انتخاب اهداف، میتواند ما را در مسیر هدف ناامید کند. کمال گرایی در اهداف به این معناست که فرد هدفی بیش از ظرفیت، منابع و توانایی فعلی خود برای خودش در نظر بگیرد و امید واهی داشته باشد که میتواند در زمان کوتاه به آنن هدف برسد. برای مثال اگر فردی هنوز نتوانسته درآمد ماهانه ۱۰ میلیون تومان را تجربه کند، چطور میتواند هدف درآمد ماهیانه ۵۰ میلیون تومان را برای خود در نظر بگیرد؟ یا اگر شخصی هنوز سرمایه لازم برای خرید خودرو معمولی مثل پراید را ندارد، چطور میتواند هدف خود را برای خرید BMW تعیین کند؟ اینگونه هدفگذاریها نیز در نهایت به شکست منجر میشود و آسیبهای روانی مخربی نیز از خود به جای میگذارند.
دلیل پنجم: واقعگرا نبودن
از دیگر دلایل شکست خوردن در اهداف واقعگرا نبودن است. اگر فردی نتواند واقعیت موجود در زندگی خودش را بپذیرد و با واقعگرایی برای خودش به صورت قدم به قدم هدف تعیین کند، قطعا در مسیر رسیدن به اهداف خود شکست میخورد. واقعگرا نبودن به این معناست که فرد به خودش تحمیل میکند که شرایط کنونی، توانایی و منابع فعلی او چیزی فراتر از آن است که واقعا در اختیار دارد و با داستانسرایی سعی دارد خودش را برای رسیدن به اهدافش، آماده نشان دهد. در واقع سعی میکند خودش را گول بزند تا شرایط فعلی را نادیده بگیرد و یا آنها را طور دیگری برای خودش تعریف کند. مواظب باشید که در نوشتن اهداف، وضعیت فعلیتان را نادیده نگیرید تا بتوانید هدفهایی واقعی که دستیابی به آنها ممکن است برای خودتان در نظر بگیرید.
مقاله پیشنهادی: ۴ قدم برای اینکه خودتان را با دیگران مقایسه نکنید!
دلیل ششم: تمرکز روی ناخواستهها به جای خواستهها
یکی دیگر از مهم ترین دلایل شکست خوردن در اهداف، تمرکز بر روی ناخواستهها به جای خواستهها است. به این معنا که فرد به جای تعیین اهداف بر روی سلامتی، کسب درآمد بیشتر، بهبود اندام خود و… اهدافش را به گونهای بیان میکند که مبادا اتفاق ناگواری برایش رخ دهد. برای مثال اهدافش را «از دست نرفتن سلامتی» یا «ورشکست نشدن» یا «چاق نشدن» در نظر میگیرد. همین موضوع باعث میشود تمرکز او بر روی ناخواستههایش برود. از این رو احساس بدی را تجربه میکند و به جای اقدام در راستای رسیدن به اهداف، مواظب است تا اقداماتی را در جهت از دست ندادن آنها انجام ندهد.
هر یک از ۶ مورد گفته شده، برای بسیاری از ما اتفاق افتاده و آنها را تجربه کردهایم. اگر میخواهید هدفهایتان را به درستی مشخص کنید، بایستی با در نظر گرفتن واقعیت موجود، بدون کمالگرایی و به صورت کاملا شفاف هدفهای خود را مشخص کنید. هدفهایی که واقعا به شما انگیزه میدهند و برای رسیدن به آنها شور و شوق زیادی دارید. همچنین هدفهایی تعیین کنید که با ارزشهای وجودی شما هماهنگ باشند تا در مسیر رسیدن و یا پس از رسیدن به آنها، رضایتمند و خشنود باشید.
بدون دیدگاه