رشد اقتصادی و جهانیشدنِ بازارها، کسبوکارهای مختلف را با چالشهای جدیدی مواجه کرده است. وجود رقابت شدید و تزلزل امنیت شغلی ازجمله عواملی هستند که صاحبان مشاغل را بر آن داشته است تا با یافتن راهکارهایی، خود و کسبوکارشان را از سایرین متمایز کنند. تمایزی که آنها را در این بازار پیچیده و ناپایدار، به بهترین شکل ممکن سرپا نگه دارد. ایجاد مزیت رقابتی همان راهکاری است که هر تجارت کوچک و بزرگی را نجات خواهد داد. مجموعه عوامل و توانمندیهایی که سبب برتری یک کسبوکار از سایر رقبا میشود.
مزیت رقابتی (Competitive advantage) ارزشی است که یک شرکت به مشتریهای خود ارائه میدهد. ارزشی که شامل خدمات یا جذابیتهایی است که توسط رقبا ارائه نمیشود.
مهمترین نکته این است که این ارزشها باید از هزینههای مشتری بالاتر باشد. یعنی مشتری احساس کند بیش از هزینهای که صرف کرده است، دریافت میکند.
به همین دلیل مزیت رقابتی با ارزشهای موردنظر مشتری ارتباط مستقیمی پیدا میکند. بنابراین هرچه ارزشهای ارائهشده توسط سازمان با نظر مشتری منطبق یا به آن نزدیک باشد، تجارت در یک یا چند معیار رقابتی برتری پیدا خواهد کرد.
درک مزیت رقابتی بسیار مهم است چون مشخص می کند چرا در یک کسب و کار هستید و آن را انتخاب کردهاید. این همان چیزی است که به بهترین نحو انجام می دهید و مشتریان را ترغیب میکند به جای رقبا به سراغ شما بیایند.
مزیت رقابتی باید به سازمان امکان افزایش سودآوری را بدهد به شکلی که حداقل سود، بالاتر از میانگین سودآوری بخش یا بازار مربوطه باشد.
مشتری وفادار یعنی در هر موقعیت و شرایطی بدون توجه به رقبا شما انتخاب شماره یک او باشید. برای رسیدن به این هدف باید ارزشهای مشتری را هدف قرار داد.
ایجاد کردن مزیت رقابتی در یک کسبوکار، تنها در پاسخ به یک سوال نهفته است: «چرا مشتری باید محصول مرا انتخاب کند؟»
یافتن پاسخ برای این سوالِ بهظاهر ساده چندان هم آسان نیست. زیرا سرعت بالای زندگی و افزایش تنوع در محصولات و شیوه ارائه آن، سبب تغییر سریع خواستههای مشتری میشود. همین موضوع، پیدا کردن بهترین مزیت و تطبیق آن با نظر مشتری را سخت میکند.
اما ازآنجاکه مزیت رقابتی نبض یک کسبوکار است، تحمل این سختیها تجارتتان را زنده نگه میدارد. به نقل از یکی از برجستهترین نظریهپردازان عرصه مدیریت: «اگر مزیت رقابتی ندارید، هرچه زودتر دستبه کار شوید».
استراتژی های مزیت رقابتی
سه استراتژی برای ایجاد مزیت رقابتی وجود دارد:
– مدیریت هزینه
– تمایز(متفاوت بودن)
– تمرکز(تمرکز در هزینه و تنوع)
مدیریت هزینه
در استراتژی مدیریت هزینه، هدف این است که محصولات را با کمترین قیمت ممکن عرضه کنیم. به این منظور، قبل از آن محصولات باید با کمترین هزینههای ممکن تولید شوند.
یکی از روشهای کاهش هزینههای تولید، تولید محصول در مقیاس بزرگ است. چنانچه شرکتی بتواند محصولات را در مقیاس بزرگ تولید کرده و آنها را با قیمتی پایینتر از رقبا به فروش برساند موفق به اجرای استراتژی مدیریت هزینهها شده و در نتیجه میتواند از این مزیت سود ببرد.
تمایز
در استراتژی تمایز، محصولات یا خدمات یک شرکت متفاوت از رقبای آن هستند. به این منظور میتوان محصولات یا خدمات با کیفیت بالا یا تازه و جدید به دست مشتریان رساند.
اگر شرکتی بتواند استراتژی تمایز را با موفقیت پیاده کند، میتواند قیمت کالا یا خدماتش را نسبت به رقبا اندکی بالاتر ببرد.
تمرکز
در استراتژی تمرکز، شرکت تمرکزش را بر فروش محصولات یا خدمات به یک بازار کوچکتر میگذارد. این استراتژی در صورتی موفقیتآمیز خواهد بود که مشتریان نیازها و خواستههای متفاوتی داشته باشند و شرکت نیز بتواند محصولات یا خدماتی متناسب با این مشتریان فراهم کند.
استراتژی تمرکز دو نوع دارد . تمرکز بر قیمت که شامل تولید محصولاتی با قیمت پایینتر برای یک بازار کوچکتر می شود و تمرکز بر تمایز که تمایز خدمات یا محصولات در یک بازار کوچکتر را در بر می گیرد.
چگونه مزیت رقابتی ایجاد کنیم
- قیمت محصولتان را مدیریت کنید
- ابتکار به خرج دهید تا متمایز باشید
- برندسازی کنید
- بروز باشید
- مشتریان خود را تحلیل و بررسی کنید
- در بسته بندی محصولات خود، خلاقیت داشته باشید
- قابلیت های فنی خود را افزایش دهید
- کیفیت مورد قبول و مطلوب مشترى ارائه دهید
- در نمایشگاه ها و بازارها خود را مطرح کنید
- رضایت مشترى را جلب کنید
- برای محصول خود ضمانت داشته باشید
- سیستم خدمات رسانی خود را به روز کنید
- کارمندان خود را آموزش دهید
- از آخرین فن آوری ها استفاده کنید
- خدمات پس از فروش ایجاد کنید
- در محصولات خود تنوع ایجاد کنید
- از حرفه ای ها الگوبرداری کنید
- باشگاه مشتریان ایجاد کنید
یکی از راههای کسب مزیت رقابتی پایدار، تاکید و توجه بر یادگیری مستمر کارکنان سازمان به منظور نیل به اهداف سازمانی با حداکثر اثربخشی است. مسلما، محیط متغیر امروز، به سازمانها اجازه نخواهد داد که در مقابل فشارهای ناشی از مهارت، تواناییها و فناوریهای رقبا، به صورت سنتی و همیشگی اداره شوند. بسترسازی و زمینه سازی یادگیری و آموزش سریعتر از رقبا، می تواند به سازمان کمک کند تا نسبت به رقبا سریعتر و بهتر گام بردارد.
به نظر میرسد که توجه و عطف به سازمان یادگیرنده، می تواند سازمان را از هر جهت در محیط متلاطم کنونی، بیمه و تضمین کند تا سازمان بهتر در برابر تغییرات، واکنش و انعطاف از خود نشان دهد. بنابراین می توان چگونگی پیاده سازی و حفظ سازمان یادگیرنده را مد نظر قرار داد و برای ایجاد مزیت های رقابتی زیر بنای سازمان را آماده ساخت.
بدون دیدگاه