اگر میخواهید رهبر بزرگی شوید، پس باید یاد بگیرید که ایدههای عالی را تشخیص داده و راهی برای پرورش ایدههای بزرگ پیدا کنید. هیچ فرقی نمیکند منشا اصلی این ایدهها کجا باشد، از زن و مرد، پیر و جوان، سیاه و سفید یا از هر سمتی که باشد باید این ایدهها را تشخیص داده و شکار کنید.
ایدهها شاهرگ هر سازمانی هستند. هاروی فایرستون بنیان گذار کارخانه لاستیک فایرستون در جایی گفت: “سرمایه در کسب و کار چندان اهمیت ندارد. تجربه نیز چندان اهمیت ندارد. شما میتوانید هر دو را بدست آورید. چیزی که اهمیت دارد ایده است. اگر ایدههایی دارید یعنی اصلیترین چیزی که لازم است را دارید و هیچ محدودیتی درباره کارهایی که میتوانید در کسب و کار و زندگیتان انجام دهید وجود ندارد.
فرایند و نوآوریهای یک سازمان عالی هیچگاه از اوج خود فرود نمیآید. جلسات خلاقیت این سازمانها توسط رهبران کوته فکر اداره نمیشود. این سازمانها همچنین اجازه نمیدهند که این جلسات تبدیل به چیزی شبیه مسابقه کشتی شود که در آن افراد برای به دست گرفتن قدرت با هم رقابت میکنند. افراد در چنین سازمانهایی مانند یک تیم و در کنار هم فعالیت میکنند و چیزی که باعث میشود بهترین نتیجه را از کار خود بگیرند این است که همه آنها میخواهند بهترین ایده انتخاب شود و به نتیجه برسد. در حقیقت هدف اصلی و جمعی چنین سازمانهایی پرورش ایدههای بزرگ است.
چگونه یک رهبر خوب به ایجاد و پدیدار شدن بهترین ایده در گروهش کمک میکند؟
من عقیده دارم که برای انجام این کار چند راهکار معمول وجود دارد.
اسرار موفقیت: ۱۰ راهنمای رسیدن به موفقیت
۱. تمام ایدهها را بشنوید
یافتن ایدههای جدید با داشتن این دیدگاه آغاز میشود که در برابر شنیدن هر ایدهای باید ذهنی باز و گوشی شنوا داشت. آلفرد نورث وایتهد در جایی گفت: “تمام ایدههای کاملا جدید در بدو ظهور خود بخشهایی به وضوح احمقانه دارند.”
در طول فرایند طوفان فکری، جلوگیری از بروز کوچکترین ایده میتواند مانع کشف بهترین ایدهها شود. روی هم ریختن افکار جنبههای مثبت بسیاری دارد. وقتی در یک گروه افکار خود را مطرح کنیم، سرعت فکر کردنمان زیاد شده و حتی خلاقتر میشویم. افکار بزرگ زمانی شکل میگیرد که تفکرات خوب در یک فضای تعاملی در کنار هم شکل میگیرند.این اولین قدم در مسیر پرورش ایدههای بزرگ است.
اسرار موفقیت: ۴ قدم برای اینکه دیگر خود را با دیگران مقایسه نکنید!
۲. هیچگاه به داشتن یک ایده کفایت نکنید
رهبران میتوانند بسیار اقدام محور باشند. آنها میل شدیدی به رفتن دارند. آنها میخواهند که اتفاقی را رقم بزنند. آنها میل دارند تا تپهها را فتح کنند. مشکلاتی که در مسیر فتح قلهها به سراغ آنها میآیند تنها میتوانند به آنها اثبات کنند که این مسیر به قله نخواهد رسید و اکنون آنها باید راه دیگری را دنبال کنند.
به همین خاطر داشتن تنها یک ایده برای رسیدن به هدف کافی نیست. یک بار در جایی شنیدم که یک تحلیلگر میگفت، باور دارم دلیل اصلی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در پایان قرن ۲۰ این بود که حذب کمونیسم تنها بر پایه یک عقیده ساخته شده بود. در آن زمان هرگاه کسی قصد میکرد کاری را به شیوه دیگری انجام دهد، یا با او به سختی برخورد میشد و یا آن فرد مجبور میشد کشورش را ترک کند. از طرف دیگر، دموکراسی سیستمی است که بر پایه عقیدههای گوناگون استوار شده و پرورش ایدههای بزرگ در آن امری ممکن است. به خاطر وجود آزادی در کشورهای دموکراتیک، خلاقیت از رتبه بالایی در سیستم برخوردار است، فرصتهای نامحدودی در این کشورها وجود دارد و پتانسل رشد در آنها بسیار بالا است.
۳. جاهای غیرمعمول را برای یافتن ایدهها بگردید
رهبران خوب همیشه به دنبال یک چیز بزرگ دیگر هستند. آنها دقت و توجه خود را روی اطراف خود متمرکز میکنند و از این رفتار یک عادت همیشگی میسازند تا از هر فرصتی برای پرورش ایدههای بزرگ استفاده کنند. آنها در همه حال، مثلا وقتی مجلهای میخوانند، فیلمی تماشا میکنند، از اوقات فراغت خود لذت میبرند و یا وقتی با همکاران خود وقت میگذرانند به دنبال ایدههای جدیدی هستند که کیفیت کارها یا رهبری آنها را بهبود ببخشد.
اسرار موفقیت: راه حلهای اشتباه که منجر به شکست میشود را در اینجا بخوانید.
۴. اجازه ندهید که شخصیت هدف را تحت الشعاع قرار دهد
وقتی فردی که مورد احترام شما نیست و یا او را دوست ندارید چیزی را پیشنهاد میکند، اولین واکنش شما نسبت به او چیست؟ شرط میبندم که ترجیح میدهید نه او را تحمل کنید و نه نظرش را بشنوید. شاید گاهی باید جمله “از کوزه همان برون تراود که در اوست” را کنار بگذارید و با دیدگاه جدیدی به صحبتهای آن فرد گوش کنید. چون خط زدن یک فرد به طور کامل میتواند ایدههای خوب و بدش را یکجا از شما بگیرد.
اجازه ندهید که شخصیت ناخوشایند فردی که با شما کار میکند، مانع دیده شدن هدف اصلی شود. هدف نهایی شما باید بالاتر بردن ارزش مجموعه، پرورش ایدههای بزرگ و رشد سازمان باشد. بنا بر این سعی کنید غرور خود را کنا بگذارید و با گوش جان تمام نظرات را بشنوید و تحلیل کنید.
اسرار موفقیت: راههای جلوگیری از اتلاف وقت را در اینجا بخوانید.
۵. از افراد خلاق و ایدههای آنها حمایت و مراقبت کنید
ایدهها در ابتدای تولد چیزهای شکنندهای هستند. مجری تبلیغات آقای چارلی بروور درباره ایدهها میگوید: “ایده میتواند با یک تمسخر یا خمیازه بمیرد…یک طعنه میتواند مانند خنجری مرگبار بر سینه آن فرود بیاید و یک اخم تا سر حد مرگ آن را آشفته کند.
اگر مایلید که شاهد موفقیت بهترین ایده باشید، پس قهرمانی برای افراد خلاق و سهمی که آنها در سازمان بر عهده دارند شوید. وقتی موفق شدید افراد خلاق را در بین اعضای مجموعه پیدا کنید، به آنها ترفیع دهید، تشویقشان کنید و آنها تحت محافظت خود درآورید. افراد واقع بین تیم همان افرادی هستند که باید مولد و مشوق ایدههای خلاقانه باشند اما معمولا ایدههای خلاقانه را نادیده میگیرند و به تیم اجازه رشد و شکوفایی نمیدهند. بنا بر این هر تیمی به یک مشوق و پشتیبان برای افراد خلاق خود احتیاج دارد تا پرورش ایدههای بزرگ را ممکن سازد.
۶. رد شدن ایدههای خود را به مسئلهای شخصی تبدیل نکنید
وقتی ایدههای شما از طرف دیگران مورد پذیرش قرار نمیگیرد، دست از رقابت بردارید و انرژی خود را صرف ساختن کنید. شما میتوانید راهگشای دیگران باشید تا خلاقیت خود را نشان دهند. باید توجه کنیم که ایدههای شخصی ما الزاما بهترین ایدهها نیستند. اگر پیش خودمان تصور کنیم که ایده ما بسیار عالی است در صورتی که نظر اکثریت با نظر ما مخالف است، بهتر این است که با نظر جمع همراه شویم. هدف اصلی این نیست که الزاما رهبر یا صاحب کسب و کار ایده برنده را ارئه کند، بلکه هدف این است که بهترین ایده انتخاب شود تا بهترین نتیجه رقم بخورد. این مهمترین قدم در پرورش ایدههای بزرگ است.
کلام آخر
فراموش نکنید که داشتن یک روحیه تعاملی همیشه به نفع کل سازمان تمام خواهد شد. وقتی شما به جای تقسیم کردن ایدهها به ایده من یا ایده او به فکر ایدههای جمعی گروه باشید، احتمالا در مسیر درست رشد و ترقی تیم قرار گرفتهاید و پرورش ایدههای بزرگ را هدف اصلی خود میدانید.
انگیزه اصلی شما باید این باشد که به بهترین ایده اجازه ظهور و رشد بدهید تا پاداش نهایی آن نصیب کل مجموعه شود.
بدون دیدگاه