چرا بسیاری از ما سعی میکنیم کسب و کار خود را داشته باشیم؟ هدف بسیاری از ایجاد استارت آپ این است که به توازنی میان کار و زندگی خود برسیم. در واقع ما فکر میکنیم اگر رئیس خودمان باشیم، میتوانیم برنامههای انعطافپذیری برای زندگیمان تعریف کنیم و آنطور که میخواهیم زمان خود را سپری کنیم.
اما حقیقت این است که بسیاری از کسب و کارهای کوچک در ابتدا بسیار بسیار زمانبر هستند. طبق آمار نیمی از استارت آپها در سه سال نخست با شکست مواجه میشوند. اگر دوست دارید استارت آپ خود را محدود و قابل مدیریت نگه دارید باید به شما هشدار دهیم اگر کسب و کار شما سودی کمتر ۵۰۰ میلیون تومان در سال داشته باشد، به احتمال زیاد با شکست مواجه خواهد شد. هرچقدر سود سالیانه کسب و کار شما بیشتر شود، احتمال بقای آن نیز بیشتر میشود.
راههای رشد کسب و کار را در این مقاله بخوانید!
در این قسمت چهار تصور اشتباه را به شما معرفی میکنیم که مانع پیشرفت کسب و کارهای کوچک میشود. پس از همین حالا این موانع را بشناسید و از آنها پرهیز کنید!
“چهار الگوی اصلی برای داشتن برنامه مالی موفق” را در اینجا ببینید.
تصور اول: کوچک بودن کسب و کار به معنای انعطافپذیر بودن آن است
بسیاری از افراد وقتی تصمیم میگیرند استارت آپ خود را به راه بیندازند، دلخوش به انعطافپذیر شدن زمان خود هستند. اما دیری نمیگذرد که آنها متوجه میشوند مدیریت هر کسب و کار در هر اندازهای که باشد، دشوار است. اغلب صاحبان کسب و کارهای کوچک این تجربه را دارند که در ابتدای کار غرق در امورات کاری خود شدهاند. چون اجازه دادند بسیاری از مشتریانشان مستقیما با آنها در ارتباط باشند. در نتیجه این تصور در خیال آنها شکل میگرفت که بزرگتر کردن کسب و کارشان به معنی بیشتر غرق شدن در امورات کاریشان است.
شاید دور از عقل به نظر برسد اما با رشد کسب و کار انجام امورات آن آسانتر میشود. اما وقتی کسب و کارتان تنها محدود به خودتان و چند کارمند دیگر باشد، تقریبا مسئولیت همه چیز بر عهده شما قرار میگیرد و باعث میشود ۲۴ ساعت شبانه روز و در هفت روز هفته درگیر کار باشید. اما وقتی کسب و کار خود را گسترش دهید و یک تیم مسئولیتپذیر تربیت کنید که کارها را آنگونه که باید و شاید جلو ببرند، آنگاه است که آزادی عمل بیشتری خواهید یافت و میتوانید برنامه زمانی خود را انعطافپذیرتر تنظیم کنید.
همه چیز در باره مدیریت منابع انسانی را در این مقاله بخوانید!
تصور دوم: اگر بخواهم کاری عالی انجام شود، باید خودم انجامش دهم
در محل کار: اگر سعی کنید در محیط کار تنها چهره کسب و کار خود باشید هیچوقت آزاد نخواهید شد؛ چون در این صورت مشتریان تنها شما را میشناسند و ترجیح میدهند تنها با خود شما در ارتباط باشند. این مسئولیت شماست که در محیط کاری این فرهنگ را ایجاد کنید تا تیمتان بیاموزد که کسب و کارتان را به خوبی خودتان جلو ببرد و مطابق با سیاستهای شما آن را هدایت کند.
همکاری با افرادی که از لحاظ فکری شبیه به شما هستند یک فاکتور ضروری برای ایجاد شرایطی است که در آن رشد امکانپذیر میشود. اما حقیقت این است که یافتن و داشتن یک همکاری بی عیب و نقص کاری بس دشوار است. در خصوص یافتن بهترین گزینهها برای همکاری چند فاکتور کلیدی وجود دارد که با دنبال کردن آنها میتوان بر اساس ارزشهای متقابل همکاریهای سالم و قدرتمند را شکل داد.
در خانه: طی یک مطالعه که در سال ۲۰۱۳ انجام شده ثابت گشته کسانی که در مقایسه با دیگر افراد هم رده خود در کسب و کارشان موفقتر هستند در امورات مربوط به خانه و خانواده نیز موفقتر عمل میکنند. در واقع اگر بتوانید از کنترل کردن همه چیز در محیط کار و خانه دست بکشید و در عوض از اعضای خانواده و همکاران خود کمک بگیرید، نتیجه بهتری بدست خواهید آورد. فراموش نکنید که تقسیم وظایف نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه مدیریت موثر است. با این کار شما تمرکز بیشتری روی وظایف اصلی خود خواهید داشت و در نتیجه عملکرد بسیار بهتری از خود نشان خواهید داد.
“۵ راز اثربخشی از پرمشغلهترین افراد جهان” را در این مقاله بخوانید.
تصور سوم: من منابع کافی برای ورود به بازار جهانی را ندارم
عرضه محصولات به بازار جهانی هدفی بسیار بزرگی به نظر میرسد که شاید شما را بترساند. اما فراموش نکنید که رشد دادن یک استارت آپ در ابعاد محلی و کشوری نیز زمان و انرژی بسیار زیادی میطلبد. به میزان انرژی فکر کنید که در هر صورت قرار است روی آن سرمایهگذاری کنید. سپس تصمیم بگیرید موثرترین راه برای سرمایهگذاری روی آن را پیدا کنید.
برای مثال تصور کنید که شما میتوانید روی تخت خودتان بخوابید و روز بعد سعی کنید محصول خود را به شهر یا کشور خودتان معرفی کنید یا اینکه تصمیم بگیرید شب را در یک هواپیما به صبح برسانید و در عوض روی بعد را با یک جلسه کاری در کشور دیگر به پایان ببرید.
آیا فکر میکنید فروش مستقیم برای رشد کسب و کار شما مناسب است؟ در این مقاله جواب درست را خواهید یافت!
تصور چهارم: بهتر است در همان محیط بومی خود بزرگ و مهم شوی
نباید فکر کنید مهم بودن در محدوده محلی کافی است. اگر آمادگی این را نداشته باشید که به بازارهای بزرگتر بروید، نمیتوانید به درستی رشد کنید. باید بدانید ورود به بازارهای بزرگ سودمندتر از ماندن در محدوده محلی است، حتی اگر در آنجا بزرگ و مهم دیده نشوید. همانطور که سعی میکنیم افرادی که با آنها در ارتباط هستیم را انتخاب کنیم، همچنین باید این شانس را برای خود قائل شویم که بتوانیم رقیبان خود را نیز انتخاب کنیم. رقابت با افرادی که ما را تا حدی با چالش رو به رو میکنند، به ما چیزهایی خواهد آموخت و منجر به رشد کسب و کارمان خواهد شد.
شاید تلاش برای رسیدن به افرادی که از شما باهوش، ثروتمندتر و باتجربهتر هستند، اندکی ترسناک به نظر برسد، اما پاداش چنین تلاشی ارزشش را خواهد داشت. نمیتوان حدس زد که ممکن است در این مسیر چه ارتباطات تازهای برایتان رقم بخورد و یا چه افراد جدیدی بر سر راهتان قرار بگیرد.
۱۱ راه حل برای فراموش کردن شکتهای گذشته و حرکت به سوی آینده را در این مقاله ببینید!
رو به جلو بردن استارت آپ
هل دادن استارت آپ به بیرون از منطقه امن تجاری و اقتصادیتان نیازمند ریسکهای مالی و شخصی بسیاری است. این کار حتی میتواند فشار روانی زیادی را به ما تحمیل کند. اینجاست که شما به حمایت همه جانبه خانواده و تیم خود احتیاج پیدا خواهید کرد. باید بتوان با دوستانی تماس گرفت که گزینه خوبی برای مشورت کردن هستند. با کمک تجربه و تخصص افرادی که قادر هستند در مسیر رسیدن به هدفمان از ما حمایت کنند، از سر گذراندن چالشها آسان میشود. اما فراموش نکنید که برای آشنا شدن با آدمهای جدید و حیرتانگیز ابتدا باید جرأت خارج شدن از منطقه امن خود را پیدا کنیم.
با خواندن این مطلب هوش مالی خود را بالاتر ببرید!
بدون دیدگاه