میخواهم راز کوچکی را با شما در میان بگذارم. هر کس به طریقی در رابطه با پول درگیر نوعی چالش است. اصلا مهم نیست که چقدر کم یا زیاد پول درآوریم، هیچکس احساس امنیت مالی ۱۰۰% ندارد. ما این مسئله را درک نمیکنیم چون صحبت کردن در ای باره نوعی تابو به حساب میآید. بنا بر این تصور میکنیم تنها کسی که با مسائل مالی دست و پنجه نرم میکند، ما هستیم.
هرکسی وقتی برای نخستین بار مجبور میشود پول خودش را درآورد و خرج خودش کند، متوجه دشواریهای موجود در این رابطه میشود. جالب است بدانید، اگر تجربیات خود را با اطرافیان و هم سطحهای خود به اشتراک بگذارید، خواهید دید که دیگران نیز مشکلاتی درست شبیه به مشکلات شما دارند.
طی تحقیقی ثابت شده است آمریکاییهایی که در سطح متوسط زندگی میکنند باید حداق ۴۰۰ دلار در ماه پس انداز داشته باشند، این در حالی است که طبق آمارهای واقعی درصد زیادی از افراد طبقه متوسط در آمریکا فارغ از اینکه در چه سنی باشند، پس اندازی کمتر از ۴۰۰ دلار دارند.
“همه چیز درباره هوش مالی” را در این مقاله بخوانید!
چرا در حالی که بسیاری از ما میدانیم باید چه کاری انجام دهیم، باز هم در اجرای آن خوب عمل نمیکنیم؟ این مسئله تنها به دلیل طرز فکر ما نسبت به پول اتفاق میافتد. طرز فکر ما نسبت به پول بر اساس باورها و نگرشهای ما در مورد خودمان و مفهوم ثروت شکل میگیرد. این نگرشها و باورهای ما هستند که رابطه ما با پول و نتیجهای که حاصل میشود را ایجاد میکنند. چون نحوه نگرش ما نسبت به یک موضوع رفتار و واکنش ما نسبت به آن را شکل میدهد.
در این قسمت دو تغییر در طرز فکرها راجع به پول را معرفی میکنیم که رابطه شما با با پول را برای همیشه عوض کرده و موجب کم شدن اضطرابهای مالیتان میشود.
در این مقاله “چهار الگوی اصلی برای داشتن برنامه مالی موفق” را ببینید!
تاثیر زبانی که از آن استفاده میکنیم
زبانی که با آن در رابطه با پول صحبت میکنیم بسیار اهمیت دارد. باید سعی کنیم اهداف مالی خود را به چشم محدودیت و محرومیت نبینیم. اگر بتوانیم این اهداف را به کنشهای ارادی تبدیل کنیم که بر مبنای عشق به خود تعریف میشود، آنگاه خواهیم توانست خیلی آسانتر به اهداف مالی خود نزدیک شویم. این مسیر تغییر بسیار ساده است، ابتدا باید متوجه زبان خود بشویم و سپس آن را تغییر داده و به جلو حرکت کنیم.
برای شروع عبارت “من از پس این هزینه بر نمیآیم” مثال بسیار خوبی است، و ما دائما آن را در همه جا میشنویم. مثلا “کاش میتوانستم به یک تعطیلات بروم، اما نمیتوانم هزینهاش را بپردازم” یا “من پول خریدن آن لباس جدید را ندارم.” وقتی ما از عباراتی شبیه “پولش را ندارم” استفاده میکنیم، همین جمله به سادگی روی تمام رفتارهای ما اثر میگذارد چرا که از انرژیهای منفی در مورد نبودن و کاستی لبریز است. در حقیقت با این کار داریم به خدودمان تلقین میکنیم که چیزی را میخواهیم اما نمیتوانیم آن را داشته باشیم. به همین دلیل به محض ادای این جمله احساس بدی از محروم ماندن در ما شکل میگیرد.
در حالی که بسیاری از چیزها وجود دارد که حقیقتا نمیتوانیم از پس هزینهاش برآییم، اما در بسیاری از موارد ما توانایی پرداخت هزینه چیزها و تجربیاتی که از آن صحبت میکنیم را داریم. تنها لازم است سعی کنیم پول خود را خرج چیزهای دیگر نکنیم و یا به هر طریقی شروع به پس انداز کردن پول خود کنیم. در بسیاری از موارد در حقیقت ما تصمیم میگیریم که خرید نکنیم.
انتخاب گزینه “خرید نکردن” عبارت و اقدام بسیار قدتمندتری است که معمولا تصمیم درستی خواهد بود. برای مثال ما تصمیم میگیریم که به تعطیلات نرویم و یا آن کاناپه جدید را برای خانه خود نخریم به این دلیل که با پرداخت هزینه آنها هدف مالی دیگری را از خود دور خواهیم کرد و یا خود را در شرایط مالی دشواری قرار خواهیم داد. بنا بر این تصمیم به خرید نکردن انتخاب درستی است.
تصمیم به خرج نکردن از قسمتی قدرتمند و محدودکننده در مغز ناشی میشود که نتیجه یک طرز فکر سالم نسبت به سرمایه است. در حقیقت شما موفق شدید با سبک سنگین کردن، گزینهای را انتخاب کنید که شادی و لذت بلند مدتتری به شما خواهد داد.
در این مقاله ببینید چگونه میشود هوش مالی را پرورش داد…
اقدامی بیشتر از مقدار کافی
وقتی نوبت به پول برسید ذهن ما به صورت پیش فرض مفهوم ناکافی بودن را به ما القا میکند. وقتی ما در ساختار این طرز فکر پیش فرض گیر کنیم، هرچقدر درآمد داشته باشیم باز هم کافی به نظر نخواهد رسید. همیشه چیزها و تجربههای بیشتری وجود دارد که دوست داریم بدست آوریم، بنا بر این همیشه در تلاشیم تا پول بیشتری درآوریم.
بسیاری از ما از اینکه درآمدشان دوبرابر شود بسیار خشنود خواهند شد. در واقع نه تنها از این اتفاق خوشحال خواهیم شد بلکه باور داریم این اتفاق تمامی مشکلات مالی ما را حل خواهد کرد.
اگر به این ادعا شک دارید، همین حالا به آن فکر کنید. اگر حقوق شما دو برابر میشد، آنگاه میتوانستید هزینه چیزهایی که میخواهید را پرداخت کنید، با برنامهریزی پس انداز کردن را شروع کنید و همچنین بدهیهای بانکی خود را صفر کنید. اما متاسفانه باید بگویم که این تنها یک تصور خام است.
طی یک تحقیق که در یک دانشگاه واقع در نشویل آمریکا صورت گرفته اثبات شده است که احتمال ورشکستگی افرادی که در بختآزمایی برنده شدهاند، چهار برابر دیگر افراد جامعه است. بین تنها ۳ تا ۵ سال بعد از برنده شدن در بختآزمایی، بسیاری از برندهها به همان شراط مالی قبلی خود برمیگردند و یا حتی ممکن است مجبور شوند شرایطی به مراتب بدتر را تجربه کنند.
دلیل این اتفاق این است که ما نمیتوانیم بیشتر از خرج خود پول درآوریم. این یعنی بخش پیش فرض مغز ما که همیشه پول را ناکافی میبیند در ال فعالیت است. ما خود را محدود میکنیم، به خودمان نه میگوییم ولی سرانجام تسلیم شده و از مسیر منطقی مالی خود خارج میشویم. این اتفاق نه تنها ما را از اهدافمان دور میسازد، بلکه فرصت لذت بردن و زندگی کردن را نیز از ما میگیرد. به این دلیل که ما در چرخهای گیر میکنیم که پر است از خریدهای ناگهانی و احساس گناه درباره خرج کردن. و متاسفانه باید بگوییم که این این الگو دوباره و چند باره تکرار میشود تا جایی که به ما اجازه نمیدهد با داشتن درآمد بیشتر، برنامههای مالی خود را حتی اندکی بهتر از پیش دنبال کنیم. شاید در این قسمت بهتر باشد مقاله زیر را نیز مطالعه کنید.
دخل و خرج: چطور هوای جیبمان را داشته باشیم؟
تنها با ایجاد یک طرز فکر جدید در مورد پول که ما را از خرید کردن نهی کند، میتوان این چرخه را متوقف کرد. اگرچه این یک تغییر کوچک به نظر میرسد اما میتواند نتایج بسیار بزرگی را به دنبال داشته باشد.
اگر بتوانیم همین فبلتر ساده نهی از خرید را در ذهن خود فعال کنیم، چیزی بیشتر از مقدار لازم و کافی را در اختیار خواهیم داشت. این فیلتر میتواند جلوی ولخرجیهای ما را بگیرد و ما را نسبت به درآمد و احتیاجات حقیقیمان آگاهتر کند. این اقدام میتواند چشمان ما را باز کند و شروع بسیار خوبی برای تغییر زندگی مالیمان باشد.
ساختارهای ساده درباره پول
در حقیقت بسیاری از ما در رابطه با پول و مسائل مالی آموزش لازم و کافی را ندیدهایم تا با چیزهایی که هر روز با آن سر و کار داریم رو به رو شویم. اما باید گفت که بخش مربوط به عدد و ارقام چیز بسیار سادهای است و با دانش اندکی در ریاضی مسئله حل میشود. یعنی اگر مقدار پولی که در میآوریم را منهای مقدار پولی که از دست میدهیم کنیم، سه نتیجه احتمالی وجود خواهد داشت؛ بیشتر شدن ثروت، از دست دادن ثروت و یا ماندن در همان شرایط مالی که پیش از این داشتیم. بنا بر این باید با تغییر نگرش خود درباره پول، کاری کنیم که در بین این سه جواب احتمالی به جواب نخست برسیم، یعنی ثروت خود را بیشتر کنیم. این کار با وجود سادگی، نکات کلیدی مهمی دارد. امیدواریم با توجه به مطالبی که در این مقاله به آن اشاره شده، را رسیدن به این نکات کلیدی را به شما نشان داده باشیم.
بدون دیدگاه