اهمیت خودآگاهی در رشد فردی

اهمیت خودآگاهی در رشد فردی

آیا تا به حال به رابطه بین خودآگاهی و رشد فردی فکر کرده‌اید؟ آیا می‌دانید خودآگاهی اولین دلیل برای میل به سمت رشد فردی است؟ اگر می‌خواهید رابطه بین این دو را بهتر درک کنید و با بالا بردن خودآگاهی به رشد فردی برسید ادامه این مقاله را دنبال کنید!

تصور کنید یک روز صبح چشمان خود را باز می‌کنید و خود را در میان انبود درختان می‌یابید. ناگهان طوفانی شروع به وزیدن می‌کند و در دور دست‌ها کوهی را نمایان می‌کند. شما هیچ نمی‌دانید چطور از اینجا سر در آوردید و یا اصلا کجا هستید. در چنین شرایطی چه می‌کنید؟

آیا می‌نشینید و منتظر کسی می‌شوید که بیاید و شما را نجات دهد؟ یا اینکه از جای خود برمی‌خیزید و به سمت زمین‌های مرتفع‌تر می‌روید تا به دید وسیع‌تری برسید و چاره‌ای برای شرایط خود پیدا کنید؟

این شرایط درست مانند شانسی است که بعد از تولد در اختیار تمام انسان‌ها قرار می‌گیرد. آن‌ها می‌توانند سر جای خود باقی بمانند و تنها به زنده ماندن اکتفا کنند و یا شروع به حرکت کنند و به دنبال حقیقت بروند.

واضح است که یکجا نشینی و داشتن روزهای تکراری پشت سر هم انتخاب آسان‌تری است. اما زندگی واقعی در حقیقت به اکتشاف و جستجوی عمیق روح فردی (خود آگاهی) بستگی دارد. اینکه پیوسته برای رسیدن به ورژن بهتری از شخصیت خود تلاش کنیم تا فرد بهتری از خود بسازیم یعنی سعی داریم دائم در مسیر توسعه و رشد فردی پیش می‌رویم!

حالا سوالی که لازم است بپرسیم این است: چگونه خوآگاهی خود را بالا ببریم و به رشد فردی برسیم؟ در ادامه به بهترین استراتژی‌های موجود در این زمینه می‌پردازیم.

۳ عادت که بر اساس مطالعات علمی شما را به موفقیت خواهد رساند!

خودآگاهی چیست؟

شاید پیش خودتان این اصطلاح را بلندپروازانه تصور کنید. اما در زمینه بهبود و رشد فردی بسیاری از اندیشمندان به سختی تلاش کرده‌اند تا عباراتی مانند خودآگاهی و رشد فردی را تفسیر و تعریف کنند.

دکتر تاشا یوریچ یک روانشناس، محقق و نویسنده است که در سال ۲۰۱۴ روی موضوع خودآگاهی مطالعه کرده. او پس از مصاحبه با ۵۰۰۰ داوطلب به این نتیجه رسید که دو نوع متفاوت از خودآگاهی وجود دارد:

خودآگاهی درونی: “اینکه چقدر شفاف ارش‌ها، علاقمندی‌ها، آرزوهای خود را می‌بینیم و می‌شناسیم و با محیط خود سازگاز می‌شویم و واکنش‌های خود و تاثیری که بر دیگران می‌گذاریم را زیر نظر داریم و درک می‌کنیم”

خودآگاهی بیرونی: “دانستن اینکه دیگران چگونه ما را می‌بینند، باز هم در رابطه با مواردی که در مورد پیش ذکر شده”

۱۰ درس زندگی که قبل از ۴۰ سالگی باید بدانید!

چگونه از خودآگاهی به رشد فردی برسیم؟

سوال اصلی این است که چگونه خودآگاهی را بالا ببریم و به بهبود و رشد فردی برسیم؟ در ادامه به بهترین استراتژی‌های موجود در این زمینه می‌پردازیم.

اینجا مطالب جامعی در خصوص شناخت، بهبود و رشد فردی خواهید خواند. شاید این ادعای بزرگی به نظر برسد اما من مطئن هستم که این تمرینات اثربخش خواهد بود؛ چراکه خودم آن‌ها را امتحان کرده‌ام.

  • دلیل اینکه چرا هنوز به جایگاهی که در زندگی می‌خواهید نرسیدید را بیابید
  • با خودتان و دیگران رابطه بهتری داشته باشید
  • اهدافی که دور از دسترس به نظر می‌رسند را انجام داده و به پایان برسانید
  • از کشمکش دست بردارید و با زندگی سازگار شوید
  • از ترس‌ها، اعتقادات و عاداتی که شما را به عقب هل می‌دهند فاصله بگیرید

وقتی این اقدامات را با موفقیت انجام دادید، خواهید دید که این راهنما درست برای خودتان نوشته شده است.

اگر چیزهایی که در این مطلب می‌آموزید را به کار بگیرید، ناخودآگاه شناخت بیشتری نسبت به خود پیدا خواهید کرد و سریع‌تر به رشد فردی خواهید رسید.

بخش اول: آموزش پذیر باشید

بدون اینکه دائم از خود سوال کنید نمی‌توانید خودتان را بشناسید. همچنین اگر تصور کنید که چیزی برای یاد گرفتن وجود ندارد، به رشد فردی نخواهید رسید.

جان سی مکسول شرح توضیح می‌دهد که آموزش پذیری به صلاحیت و توان فکری برنمی‌گردد. با این وجود از دیدگاه دیگری فرد کنجکاوی که تشنه فرا گرفتن است، آنقدر فروتنی دارد که قبول کند اقیانوس چیزهایی که ما نه می‌دانیم و نه فرصت کافی برای یاد گرفتنش داریم آنقدر بزگ است که تنگ کوچک دانش ما در برابر آن اصلا به چشم نخواهد آمد.

در این قسمت به شما می‌گوییم که چطور می‌توانید آموزش پذیر باقی بمانید تا بتوانید به خودآگاهی و رشد فردی برسید.

با خودتان صادق باشید

“قانون اول این است که خودتان را گول نزنید؛ فراموش نکنید که شما به سادگی می‌توانید خودتان را گول بزنید.”

ریچارد پی فینمن

طراحی پروژه‌های پولساز هیجان انگیزترین قسمت ساخت یک بیزنس پلن است. شما می‌توانید ورقه‌های محاسباتی خود را با مقدار سود دلخواه خود پر کنید. هرچقدر که در این طرح اولیه محافظه کارانه رفتار کنید باز هم فرسنگ‌ها از واقعیت به دور خواهید ماند. از اینکه به قصد رسیدن به کره ماه سر از میان ستاره‌ها در بیاورید استراتژی بدی به نظر نمی‌رسد. تنها باید توجه کنید که نقشه شما تا چه اندازه بلند پروازانه و تا چه اندازه خودفریبانه است. دروغ گفتن به خودتان در رابطه با توانایی‌ها و شرایطی که دارید می‌تواند شما را از اهدافتان دور کند.

برخی از دروغ‌هایی که به خودمان می‌گوییم کدام است؟ مثلا “ازدواج من کاملا خدشه ناپذیر است!” یا “کارمندان من عاشق من هستند!” یا “من آنقدرها عادت به پرخوری ندارم!”. روانشناسان به این حالت اختلال آگاهی می‌گویند، که یک مکانیزم دفاعی برای کم کردن تنش‌های درونی ما بر سر کسی که هستیم و کسی که دوست داریم باشیم، است.

اگر می‌خواهید همیشه احساس خوبی داشته باشید، پس تظاهر کنید که حالتان خوب است. اما اگر قصد دارید وضع کسب و کار، روابط، حرفه و یا سلامتی خود را بهبود ببخشید یا در حقیقت به رشد فردی برسید، باید با خودتان صادق باشید. سعی کنید نقص‌های خود را بشناسید تا بتوانید آموزش پذیر باقی بمانید و رشد کنید.

چگونه ‌شغل خود را با تعریف موفقیت برای خود همسو کنیم؟

شریک شیطان خودت باش

“برای اینکه یک قدیس را درک کنید باید صحبت‌های شریک شیطان (کشیشی که قصد دارد از او ایرادی بگیرد تا این لقب به او داده نشود!) را بشنوید”

جرج برنارد شاو

در سال ۱۹۶۱ گروهی متشکل از ۱۴۰۰ تبعیدی کوبایی که به واسطه سازمان سیا آموزش دیده بودند، با هدف برکنار کردن فیدل کاسترو و دولت کمونیستش هجومی را ترتیب دادند. عملیات خلیج خوک‌ها با شکست مواجه شد. حالا ماجرای این عملیات به عنوان قصه‌ای آموزنده و اخطارآمیز تعریف می‌شود تا پدیده‌ای به نام گروه زدگی را توصیف کند.

گروه زدگی پدیده‌ای است که مردم را به سوی داشتن هماهنگی با یکدیگر تشویق می‌کند تا اینکه به دنبال ایرادات مشهود در منطق و دلیل‌شان نروند. این دقیقا همان اتفاقی است که در مورد عملیات خلیج خوک‌ها بر سر جان اف کندی و مشاورانش آمد. اتفاقی که رخ داد منجر به این شد که تصمیمات بسیار بدی گرفته شود که در اخذ آن تصمیمات اطلاعات بسیار مهمی نادیده گرفته شد؛ آن هم تنها به این دلیل که کسی نمی‌خواست نقش آدم منفی باف را بازی کند.

کندی و تیم همراهش پس از آن رویکرد شدیدا متفاوتی اتخاذ کردند که بخشی از آن استفاده از نظر فردی به عنوان شریک شیطان بود. شریک شیطان ترجمه اصطلاح devil’s advocate در انگلیسی است. این اصطلاح به کشیشی اطلاق می‌شود که در مراسم اهدای لقب قدیس به فردی سعی می‌کند او را مورد انتقاد قرار دهد تا ثابت کند شخصیت او درخور لقب قدیس نیست. نقش شریک شیطان در تیم کندی نیز این بود که بحث‌های مخالف را با تصمیم مورد نظر مطرح سازد و آن را به چالش بکشد. نتیجه نهایی این کار نیز استحکام بخشیدن به توافق نهایی بود. کندی این رویکرد را یک سال بعد در بحران موشکی کوبا به کار گرفت که نتیجه آن نجات دنیا از احتمال بروز یک جنگ جهانی هسته‌ای بود.

احتمالا مسائل مربوط به زندگی شما ابعاد بسیار کوچک‌تری از مسائل مطرح شده دارد، اما این درس برای خودآگاهی و رشد فردی شما می‌تواند نقش بسیار پر رنگی ایفا کند. پس شریک شیطان خودتان باشید و هر چیزی را که می‌شنوید و هر چیزی که به خودتان می‌گویید را زیر سوال ببرید. خیلی ساده از خودتان سوال کنید، “اگر دقیقا برعکس این مطلب درست باشد چه؟”

فنجان خود را خالی نگه دارید

“در ذهن یک فرد تازه‌کار احتمالات بسیاری وجود دارد، اما در ذهن یک فرد حرفه‌ای احتمالات اندک.”

شونریو سوزوکی

دانش‌آموزی به کوه‌ها سفر می‌کند تا به حضور یک استاد بزرگ در مکتب ذن سوتو برسد. او به محض اینکه به آنجا می‌رسد هرآنچه از ذن می‌داند را برای استاد تعریف می‌کند. استاد از او می‌پرسد، “چای میل دارید؟” و او پاسخ می‌دهد بله، متشکرم. چای را می‌آورند و دانش‌آموز همچنان به افاضه فضل ادامه می‌دهد. استاد چای را در فنجان سرازیر می‌کند تا اینکه فنجان لبریز می‌شود.

دانش‌آموز فریاد می‌زند که: “دارید چه کار می‌کنید؟ فنجان پر شده و دیگر ظرفیت ندارد!”

با لبخندی پدرانه استاد می‌گوید: “درست مانند این فنجان، اگر ذهن پر شود دیگر نمی‌شود چیزی را در آن جای داد.”

دانش‌آموز ساکت شده و گوش فرا می‌دهد.

بنا بر این سعی کنید همیشه فنجان خود را خالی نگه دارید تا برای دریافت خرد جا داشته باشید. این کار را می‌توانید با یک تمرین دیگر از عادات مرسوم در کتب ذن انجام دهید: تمرین ذهن تازه‌کار.

محقق اندیشمند آقای جان کابات سین در این باره می‌گوید، ذهن تازه‌کار با نگاه کردن به لحظه حال و حتی عادات روتین و روزمره‌مان به یک تجربه کاملا جدید دست می‌یابد. عقاید و نظرات خود را رها کنید، انتظارات و باید‌های خود را کنار بگذارید تا بتوانید شادتر باشید، آرامش بیشتری را احساس کنید، آموزش‌پذیر تر شوید تا در نهایت با خودآگاهی بیشتر به رشد فردی دست یابید.

شکست‌ خوردن و ۱۱ راه حل برای فراموش کردن گذشته و حرکت به سوی آینده

همیشه در حال یادگیری باشید

“یاد بگیرید سخت‌تر روی خودتان کار کنید تا در شغل‌تان.”

جیم ران

یک ضرب المثل انگلیسی می‌گوید که شما نمی‌توانید به یک سگ پیر چیز جدیدی یاد بدهید. اما آیا درست است؟ در واقع اگر از یک مربی سگ سوال کنید به شما می‌گوید که این باور قدیمی تنها یک افسانه است.

در زبان فارسی نیز گفته “پیر را تعلیم دادن مشکل است” به چشم می‌خورد. با این وجود حقیقت علمی چیز دیگری است. در واقع انسان‌ها در هر سن و سالی آموزش‌پذیر هستند و توانایی یادگیری دارند. در واقع اگر می‌بینید که افراد با زیاد شدن سن آمورش‌پذیری خود را از دست می‌دهند باید بدانید که این اتفاق به تصمیم خود آن افراد بستگی دارد و این روند نتیجه یک حقیقت بیولوژوکی نیست.

انعطاف‌پذیری عصبی یک حوزه تقریبا جدید در زمینه مطالعات علمی است که می‌گوید ذهن بشر قدرت انطباق‌پذیری فوق‌العاده بالایی در طول زندگی دارد. همانطور که ماهیچه‌ها با استفاده مداوم رشد کرده و قوی‌تر می‌شوند، سیستم عصبی و مغز نیز همانگونه عمل می‌کند. به هیمن دلیل است که اغلب زندگی ما درست همان چیزی می‌شود که ما پیوسته در ذهن خود داریم.

اگر می‌دانستیم که ما چطور مانند مومی در دستان خودمان هستیم، آنگاه می‌فهمیدیم که بهترین استراتژی این است که اهدافی برای یادگیری و رشد فردی بیشتر برای خود تعیین کنیم. این اهداف می‌تواند ادامه دادن تحصیلات دانشگاهی در رشته‌های مورد نظر یا مطالعه مطالب آموزشی در زمینه‌های مورد نیاز یا مورد علاقه‌مان باشد. برای مثال یکی از اعضای تیم کلمان را به عنوان سرپرست ایمیل مارکتینگ انتخاب کرده‌ام. او برای خود این هدف را تعیین کرده که در کار ایمیل مارکتینگ بهتر شود. به همین دلیل او هفته‌ای یک ساعت درباره بهترین و برترین روش‌های ایمیل مارکتینگ تحقیق و مطالعه می‌کند.

اگر شما خود را تبدیل به کسی کنید که عاشق حقیقت است و پیوسته برای یافتن حقیقت تلاش می‌کند، ناخودآگاه به فردی آموزش‌پذیر تبدیل خواهید شد. نتیجه نهایی این تغییر نیز رسیدن به خودآگاهی و رشد فردی است.

۳ تصور اشتباه درباره تعیین هدف که مانع اقدام می‌شود!

رابطه بین خودآگاهی و رشد فردی

بخش دوم: به درون نگاه کنید

اگر می‌خواهید بدانید که یک خودرو چگونه کار می‌کند، دیر یا زود باید نگاهی به زیر آن بیندازید. مطمئنا با رجوع به کتاب‌ها و کلاس‌های آموزشی می‌توانید دانش زیادی کسب کنید اما تنها در صورتی عملکرد خودرو را کاملا درک خواهید کرد که خودتان دست به کار شوید!

با ارزش‌ترین دانش‌ها از طریق تجربه مستقیم کسب می‌شود. اگرچه ممکن است شما برای شنیدن پادکست‌های بیشماری که در زمینه خودآگاهی و کتاب‌های بیشماری که در زمینه رشد فردی وجود دارد وسوسه شوید (که البته باید هم از آن‌ها استفاده کنید) اما در نهایت مجبور هستید که به درون خودتان رجوع کنید. تکنیک‌هایی که در این بخش معرفی شده را بخوانید و سعی کنید حتما آن‌ها را تمرین کنید

اصول پایه‌ای

“همه مشکلات بشریت از این ریشه می‌گیرد که انسان نمی‌تواند به آرامی در اتاقی تنها  بنشیند”

بلز پاسکال

این تمرینات آشنا ارزش بازگو شدن را دارند چرا که این‌ها عادت‌های بنیادین برای ساخت عادات خوب دیگر است. این تمرینات را روزانه دنبال کنید تا از انرژی و تمرکز بیشتر لذت ببرید و سریع‌تر به رشد فردی دست پیدا کنید.

آگاهی در لحظه

آگاهی در لحظه به بیان ساده یعنی آگاه و متوجه بودن. بیشتر ذهن‌ها در اغلب ساعات روز در حالت هدایت خودکار قرار دارند. این یعنی ما به صورت ناخودآگاه به درون گردابی از احساسات منفی خود کشیده می‌شویم و حتی بخش عمده‌ای از زندگی خود را به سادگی از دست می‌دهیم. آگاهی از لحظه از ما دعوت می‌کند تا پیوسته آگاهی خود را به زمان حال برگردانیم. تنها جایی که شادی در آن زندگی می‌کند زمان حال است. ما می‌توانیم با کمک تمرین‌های پنج دقیقه‌ای از یوگا و مدیتیشن توانایی آگاهی از لحظه خود را بهبود ببخشیم. این تمرین بسیار مهمی در رسیدن به خودآگاهی و رشد فردی است!

نوشتن

نوشتن و قدرتی که درون آم نهفته است خالی از اغراق است. نوشتن درباره زندگی خود نیرویی شفا بخش دارد. این کار امور زندگی را برای ما شفاف سازی می‌کند، به افکار ما شکل و جهت می‌دهد و به کمک می‌کند تا چیزها را راحت‌تر به ذهن بسپاریم، برای مشکلات راه حل ارائه کنیم و ارتباطات خود را بهبود ببخشیم. آیا لازم است باز هم ادامه دهم؟

پیاده‌روی

یک بار جمله‌ای را خواندم که می‌گفت: “پیاده‌روی بهترین دوست یک نویسنده است.” خب شاید شما یک نویسنده نباشید اما درس اصلی این است که داشتن فعالیت فیزیکی ذهن را پویاتر می‌کند. فارغ از اینکه شغل‌تان چه باشد پویایی ذهن کمک بزرگی است و علاوه بر آن با عادت بعدی مورد بحث خوب جفت می‌شود.

تنهایی

پابلو پیکاسو می‌گوید: بدون تنهایی‌های بزرگ انجام هیچ کار بزرگی ممکن نیست!” البته او سرانجام موفق به فروش تنها چند اثر خود شد. آیا شما همیشه به گوشی و وسایل الکترونیکی دیگر خود متصل هستید؟ آیا اجازه می‌دهید که تلفن‌تان در طول یک جلسه کار عمیق زنگ بخورد؟ مولتی تسک هستید؟ فقر در تنهایی در جامعه ما به حدی شدید است که ما حتی متوجه آن نمی‌شویم. مثلا برای تنها قدم زدن مرتب به دامن طبعیت پناه ببرید تا ببینید آن صدای مختصر و مغلوب نشدنی درون‌تان دوباره به حرف می‌آید.

انتخاب: چرا انتخاب‌های محدودتر به نتایج بهتر منجر می‌شود؟

الگوهای خود را بر هم بزنید

“اگر مسیر خود را تغییر ندهید به همانجایی خواهید رسید که به سمتش می‌روید”

لائو تسه

اکثر رشد کردن نیازمند تمرینات دائمی است که از عادت‌های موثر ناشی می‌شود. می‌توانید نام چنین عادتی را عزم، ثبات، استقامت یا به سادگی “حضور داشتن” بگذارید. این چیزی شبیه به سه مرتبه ورزش کردن در هفته و یا ۵۰ تماس با مشتری در طول روز است.

اگر عادات روزمره شما مثمر ثمر واقع می‌شود، بسیار عالی است. اما اغلب عادات روزمره ما فاقد تاثیرات مثبت هستند. علاوه بر آن همین عادات روزمره حتی ما را از دیدن و یافتن مشکلات دور نگه می‌دارد. آیا احساس می‌کنید که این توصیفی از شرایط خود شما است؟ برای اینکه جواب این سوال را پیدا کنید صادقانه از خودتان بپرسید، “آیا تلاش‌های روزمره من نتیجه بخش است یا خیر؟”

اگر جواب شما به این سوال خیر است، الگوهای موجود را در هم بریزید. برای این کار شاید لازم باشد مثلا برنامه کاری خود را از پنجره بیرون بریزید و به سراغ بزرگ‌ترین و دشوارترین تسک‌های خود بروید. همان تسک‌هایی که هیچگاه زمان روزانه خود را صرف انجام دادن آن نمی‌کنید. این کار شاید به این معنا باشد که به صورت خود به خود (کلمه کلیدی در این قسمت) تمام نقشه‌های مربوط به روز خود را دور بریزید و مثلا به ساحل بروید، برای رفتن به تعطیلات جایی را رزرو کنید و یا حتی یک صحبت جدی با خود در آینه داشته باشید. در بزنید و خود را از درون دخمه‌ای که برای خود کنده‌اید خارج کنید و زندگی خود را از زاویه دیگری ببینید، یعنی از بیرون به خودآگاهی برسید.

می‌توانید خیلی ساده این کار را انجام دهید. یک بار یک روانکاو برای یکی از بیماران خود که از زندگی خسته شده بود این را تجویز کرد؛ هر روز که به سر کار می‌روی ماشینت را در جای متفاوتی پارک کن. پس از چند روز او رقص کنان به سمت خانه خود رفت طوری که حتی زنش او را به جا نیاورد!

این سه سوال را بپرسید

“کیفیت زندگی شما انعکاس مستقیمی از کیفیت سوال‌هایی است که از خودتان می‌پرسید!”

تونی رابینز

می‌خواهید احساس بیهودگی کنید؟ از خودتان بپرسید چرا وزن کم نمی‌کنید…چرا هیچوقت نمی‌توانید پول پس انداز کنید…چرا همیشه با آدم‌های خودشیفته وارد رابطه می‌شوید. ایراد اصلی موجود در این سوالات این است که همه آن‌ها با تصوری آغاز می‌شوند که می‌گوید ایرادی کشنده در خود شما وجود دارد.

زندگی خود را با پرسیدن سوال‌های بهتر بهبود ببخشید. در این قسمت سه تا از بهترین سوالات آورده‌ایم:

۱. “امروز چگونه شکست خوردم؟”

 بهترین نصیحتی که سارا بلیکلی بنیانگذار میلیاردر برند پوشاک اسپنکس در مورد بودن در یک حرفه دریافت کرد از طرف پدرش بود. پدر او عادت داشت سر میز شام سوالات از این دست از دخترش بپرسد. به این ترتیب سارا تبدیل به انسانی شد که به دنبال چالش‌ها می‌رود و می‌داند شکست خوردن بخشی جدایی ناپذیر از بدست آوردن است.

۲. “چگونه می‌توانستم امروز را بهتر کنم؟”

تیم فریس بیشتر روزهای خود را با پاسخ دادن به این سوال در خاطرات روزانه خود تمام می‌کند. اگر به این سوال صادقانه پاسخ دهید، می‌توانید به شناخت ارزشمندی نسبت به رفتار خود برسید و روی کارهایی که توانایی انجام آن را دارید متمرکز شوید. و در نهایت از همین فردا تلاش کنید تا زندگی خود را بهبود ببخشید و به اصول رشد فردی پایبند بمانید.

۳. “آیا چیز دیگری وجود دارد که دوست داشته باشی به من بگویی؟”

جان کابات زین این تمرین آگاهی در لحظه را به عنوان راهی برای داشتن “ارتباط مستقیم” با خودمان توصیه می‌کند. این سوال را با کمک قلب، روح، روان و شیطان نشسته بر شانه چپ‌تان پاسخ دهید. به آرامی منتظر جواب بنشینید تا پیام کمک کننده خود به خود به دستتان برسد.

موفقیت در سطح میلیونرها با ۱۰ عادت روزانه

حال و هوای خود را زیر نظر داشته باشید

“من می‌خواهم امروز احساس خوبی داشته باشم. من نمی‌خواهم به امید روزی زندگی کنم که خیلی دور است و حتی ممکن است هرگز نرسد. همان روزی که ثروتمند شده‌ام و در نهایت احساس خوبی نسب به خودم پیدا کرده‌ام.”

تام بیلیو

دیدن مشکل یعنی نیمی از راه حل کردن آن را پیمودن. اگر به همان اندازه که دوست دارید خوشحال نیستید پس بررسی حال و هوای‌تان در بازه‌های زمانی مشخص کمک بزرگی خواهد بود.

دکتر دیوید برنز عمر خود را صرف مطالعه روی حال و هوای انسان‌ها کرد و تست‌های آنلاین افسردگی‌اش راهی عالی برای بالا بردن خودآگاهی به حساب می‌آید (حتی اگر اصلا تفسرده نباشید). حقیقت ساده‌ای مثل اینکه کدام یکی از احساسات شما در وجودتان برجسته‌تر است می‌تواند به شما بگوید که باید چه چیزی را در خودتان بهبود ببخشید.

همچنین می‌توانید از اپلیکیشن‌هایی استفاده کنید که حال و هوای انسان را رصد می‌کند. اپلیکیشن‌هایی مانند Daylio که در پایان هر روز از شما می‌خواهد به حال و هوای خود رتبه بدهید و حساب فعالیت‌های روزانه خود را داشته باشید. پس از گذشت یک تا دو ماه شما داده‌هایی در دست خواهید داشت که می‌تواند به شما نشان دهد چه فعالیت‌هایی اثر مثبت و چه فعالیت‌هایی اثر منفی روی شما می‌گذارد. آیا ورزش کردن حال و هوای‌تان را مساعد می‌کند؟ کم خوابی شما را ناخوش و خلق‌تان را تنگ می‌کند؟ روزهایی که مدیتیشن می‌کنید پرانرژی‌تر هستید؟ برای رسیدن به خودآگاهی و رشد فردی سعی کنید به حس و حال درونی خود توجه کنید تا آگاه‌تر شوید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید